حجم بالای تبلیغات در رسانههای مختلفی که با آن سروکار داریم گاهی آنقدر زیاد است که برای انتخاب از میان انبوه کالاها و خدمات دچار سردرگمی میشویم. تبلیغ، کوششی تعمدی و حساب شده است که با هدف شکل دادن به دریافت و دستکاری در ادراک و همسو کردن رفتار مخاطبان با نیت موردنظر رسانه صورت میگیرد. تبلیغات، بیشتر با برانگیختن احساسات به هدف خود نزدیک میشود. همانطور که میدانید ما بهصورت مداوم از طریق رسانههای گوناگون در معرض تبلیغات قرار داریم. این مسئله جزو جداییناپذیر زندگی امروز شده است؛ بنابراین برخورداری از سواد رسانهای در زمینه تبلیغات بسیار ضروری است. موضوع مهم این است که بدانیم رسانهها برای اینکه تبلیغاتشان به هدف برسد چه مراحلی را طی میکنند.
آنها ابتدا مخاطب را در معرض پیام قرار میدهند. مثلاً در تابلوهای شهری، آگهیهای تلویزیونی و یا تبلیغات کنار زمین فوتبال با تصویر یا شعاری خاص توجه مخاطب را به پیام جلب میکنند. سپس کاری میکنند که مخاطب به پیام علاقهمند شود. تلاش میکنند مخاطب محتوای پیام را درک کند و نسبت به آن موضع طرفدارانه بگیرد. هنگامیکه فرصت لازم برای انجام عمل موردنظر رسانه فرا رسید مخاطب آن خاطره را بازیافت و یادآوری خواهد کرد. با توجه به درک متن پیام و جمعآوری دلایل حمایتی، تصمیم به انجام عمل موردنظر گرفته و سرانجام عمل میکند. موضع جدیدی که مخاطب اتخاذ کرده را تثبیت کرده و از عملی که انجام داده حمایت میکند. وقتی رسانه متوجه شود که مخاطب در هر یک از مراحلی که گفته شد نقطهضعف دارد به ورودی مربوط به آن مرحله مطالبی را اضافه میکند تا مخاطب یا مخاطبان از آن مرحله عبور کنند. به این ترتیب رسانه موفق میشود تا مخاطبانش را با اهداف موردنظر خود همسو کند.