• کارتابل کارکنان
  • 021-58123000
  • جستجو
  • دو شنبه 13 آذر 1402 11:05
تعداد بازدید : 106
تاریخ و ساعت انتشار : چهار شنبه 5 مهر 1402 09:55

وصیت نامه شهید محمد علی جهان آرا

تاریخ تولد:1333/06/09
تاریخ شهادت:1360/07/07
محل ولادت:خرمشهر
محل شهادت: تهران سقوط هواپیما

تو را شکر که شربت شهادت این یگانه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی تو را شکر که این تنها نعمت خدا پسنده خودت را بر این انسان ذلیل عطا فرمودی و من تنها راه سعادت خویش را  شهادت در راهت یافتم و چه زیباست که من با زمان کوچکترین وسیله خود اعلاترین و  ارزشمندترین  ارزش‌ها را گرفتم و این نیست مگر  لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده اش  خداوند مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم کن.

 

من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که برای صفحه کاغذ می‌خواهم هم چون تیغی و یا تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند بر سر اموال این دنیا ملت را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می‌کشانند، فرود آورم.

 

خداوندا تو خود شاهد بودی  که من تعهد این آزادی را با گذران تمام وقت هستی خویش ارج نهادم و با تمام دردها و رنج‌هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را میدانم که این سران تازه به دوران رسیده نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند  یا در گوشه  های دریاهای پاریس و لندن هامبورگ بوده اند و یا در...

 

و تو ای  امام، ای که به اندازه تمامی قرن‌ها سختی‌ها و رنج کشیدی از دست این نابخردان خرد همه هیچ دان! لحظه لحظه این زندگی بر تو همچون نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت.

 

ولی تو ای امام و ای عصاره تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی ولی ای امام کیست  که این همه رنج‌ها  و دردهای تو را درک کند و کیست که دریابد که لحظه ای  کوتاهی از این حرکت به هر عنوان خیانتی به تاریخ  به تاریخ انسانیت و کلیه انسان‌های حاضر و آینده تاریخ است.

 

ای امام درد تو را، رنج تو را میدانم چه کسانی با جان میخرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه خویش را در راه به هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می‌کند بله ای امام درد تو را جوانان درک می‌کنند اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند، جان خویش را برای هدفت که  اسلام است فدا می‌کنند و بدان ای امام تا لحظه ای که خون در رگ ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی‌گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیا و تاریخ وصل است به انحراف کشیده شود  ولی ای امام من به عنوان کسی که شاید کربلای حسین را در کربلای خرمشهر  دیده ام سخنی با تو درام که از اعماق جانم و از پرپر شدن خون جوانان خرمشهر برمی‌خیزد و آن این است:

 

از روزی که  جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه به طور مداوم کربلا را می‌دیدم هر روز که حمله دشمن بر برادران سخت میشد و فریاد آن‌ها بی سیم را از کار می‌انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق خود می‌رفتم و گریه می‌کردم و فریاد میزدم  ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.

منبع: نوید شاهد

  • جدیدترین ها
  • پربازدید ها
  • استان ها
آرشیو مطالب