«بسم الله الرحمن الرحيم»
«فاستبشروا ببيعكم الذي بايعتم به و ذلك هو الفوز العظيم»
(همانا خداوند از مؤمنان جان هايشان و مالشان را خريد و در مقابل براي آنها بهشت را قرار داد و مؤمنان ميجنگند در راه خدا و كشته ميشوند ... پس شاد باشيد به معامله اي كه سودا نموده ايد و اين است آن رستگاري)
خداوندا توفيقي عطا فرما كه از جمله كساني باشم كه خود بشارت به آنها دادهاي كه در اين معامله شركت جويند و اي كسي كه جز تو كس ديگري را ندارم «الهي و ربي من لي غيرك » از تو خواهانم كه زندگي ام زندگي محمدي و مردنم را مردن محمدي قرار دهي. «الهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد»
در زيارت عاشورا ميخوانيم كه » يا ابا عبدالله اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم الي يوم القيمه « (اي حسين من آشتيم با كساني كه با تو آشتيند و در جنگ و ستيزم با كساني كه با شما سر جنگ دارند.)
چگونه ميتوان در هر زمان كنار گود نشست و دست از ياري فرزندان حسين كه بيش از هزار سال در شكنجه و تبعيد به سر ميبرده اند، فرو بست. مگر ميشود مسلمان بود، از رسول اكرم تبعيت نمود.
دوستدار حسين بوده باشيم تشيع علوي را برگزيده باشيم و روحانيت را كنار گزارده باشيم و بگذاريم. ابداً . روحانيت با آن مشخصههاي بارزي كه هر زمان داشته از كليني ها گرفته تا خميني ها هر زمان حافظ اسلام بودهاند و إنشاءالله تا انقلاب مهدي (عج) خواهند بود.
اولين سفارشي كه دارم همين كلمه است « روحانيت» .آخوند، ملا، طلبه چقدر اين كلمات ارزش دارد و معنا. اي همه كساني كه سفارشم به گوش و ديده تان خواهد رسيد، مبادا روحانيت را تنها بگذاريد. بدانيد كه تمامي تلاش ابرقدرتها در از بين بردن اسلام روي روحانيت قرار دارد. شايد اين مدعا را در اسناد لانه جاسوسي بخوانيد كه چقدر آمريكا از ملا ميترسد.
با يك نمود عيني در همين صد ساله اخير ببينيد هر كجا كوچكترين حركتي، قيامي، جنبشي، شده با رهبري همين روحانيت بوده، قيام سيد جمال الدين اسدآبادي، نهضت و جنبش تنباكو، قيام ميرزا كوچك خان جنگلي، قيام شيخ محمدخياباني، نهضتي كه ميرزاي اول در عراق آغاز كرد و با يك فتوي مردم با بيل استعمار انگليس را بيرون راندند، نهضت شيخ محمد عبده، نهضت اخوانالمسلمين با رهبري حسن البنا و سيد قطب، جنبش مشروطيت با رهبري آيتالله طباطبائي و بهبهاني و الي آخر، تمامي اينها با رهبري روحانيت بوده و وقتي سخن امام را به ياد مي آوريم كه چرا ميخواهيد اين قدرت را بشكنيد؟ شكست روحانيت شكست اسلام است. به فكر ميافتم كه چرا؟ چرا؟
من خود امام عزيز و انقلاب را هم، در يك جرياني به نام روحانيت ميبينم، نه مانند آن دو گروه منحرف كه امام را تنها مينگرد من استمرار حركت انبياء را ولايت فقيه ميدانم و باز به شما خواهران و برادران گوشزد ميكنم كه روحانيت را كنار نگذاريد.
سفارش دوم من درباره سپاه پاسداران ميباشد، بازوي مسلح ولايت فقيه و روحانيت، بايد سپاه آنچنان شود كه پاسدارانش به عنوان فريضه واجب خدمت نمايند نه به عنوان شغل، چرا كه اين دو بازوي ولي فقيه سپاه و روحانيت شغل ندارند و نبايد سپاهي بودن و روحاني بودن را شغل حساب نمود. چقدر ابرقدرتها از اين سپاه نوپا ميترسند، چرا كه برادر سپاهي به عنوان فريضه وارد سپاه ميگردد نه حق مأموريتي ميخواهند نه فوق العاده بدي آب و هوا، بلكه هر كجا سخت تر باشد وارد ميگردد كه اجرش عظيم تر گردد. قبلاً اگر ترس ما از ليبرالها بود كه مبادا خط امام را خدشه دار نمايند اكنون ديگر ليبرالها به زباله دان تاريخ افتادهاند و انقلاب سوم هم پيروز شد.
منافقيني كه در تدارك بودند تا پس از حيات امام نهضت را منحرف نمايند زودتر روي آب آمدند و رو در روي ملت مسلمان قرار گرفتند. تلاش تمامي شما بايد اين باشد كه ريشه منافقين بدتر از كفار را بركنيد و در اين صورت ديگر آمريكا بايد تا صدها سال بلكه هميشه گورش را بركند و دست از ايران ديگر بشويد و منتظر باشد كه ديگر ما به سراغ او برويم.
پدر و مادر عزيزم: اميدوارم از اينكه زحمات بسياري در تربيت فرزندتان كشيديد خداوند اجرتان را افزونتر دهد. من خود به ياد دارم كه قرآن را در دامان مادرم فرا گرفتهام و با بيل پدرم رنجها را چشيده ام.
پدر جان، تو خودت خوب ميداني كه دنيا دار فناست و آخرت مسلماً بهتر است و باقي كه: الدنيا دار فنا و الاخره خير و ابقي
"
مادر جان، سفارشي كه به شما دارم در مورد خواهرم است كه دلم ميخواست ايشان بعد از تمام كردن كلاس نهم به قم برود إنشاءالله كاري كن كه او اين عمل را انجام دهد و سفارش عظيم تري كه به شما دارم كه مادرم چون خودت فرزند يك روحاني بوده اي، دلم ميخواهد كه تو مرا به خاك بسپاري و حتي پدرم خاك و گل بر روي قبرم بريزد تا همه بدانند كه شما سرشار از شوق هستيد و ايمان. فاميل بايد فرزند بدهد و ابرقدرتها بدانند كه با شهيد دادن خانواده ها حركت انقلاب تندتر ميگردد و چرخهاي آن سريعتر.
مجلس ختم هم چندان با شكوه نباشد. دوست دارم اگر استادم حاج آقا پرورش فرصت نمودند تقاضا نمائيد كه درباره قيامت براي شما صحبت نمايد. كتابخانهاي كه دارم بعد از اينكه پسر خالهام كتابخانه را يكدست نمود (كتاب هاي منحرف را من به عنوان تحقيق آنجا گذاشته ام و هدف ديگري در كار نبوده، اين كتابها را پسرخاله ام كه ميدانم او هم هم خط با من بوده بردارد و در جاي مناسب استفاده كنند) در اختيار خواهر و برادرم قرار دهد.
خدمت برادرم پس از بازگشت سلام برسانيد و دلم ميخواهد كه ايشان در سپاه پاسداران خدمت نمايد، چراكه محيطي قابل رشد براي فرزندان انقلاب است و مسئوليت خواهر و برادر و فرزندان خواهر و برادرانم را به عهده ايشان ميسپارم. علاقمندم كه إنشاءالله شما كتابهاي استاد شهيد مطهري را به آنها بياموزيد، خط فكري و سياسي شهيد مظلوم بهشتي را بيان كنيد و به آنها يك ريشه بنيادي بدهيد.
(والسلام)
محمود شهبازي