شماره همراه خود را وارد کنید
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید ، لطفا کد خود را وارد کنید:
حسین حسینی نژاد | از خاطره نویسی به داستانسرایی
حدود پانزده ماه طول کشید تا داستان سرایی صندوق قرض الحسنۀ شاهد در ریل خود قرار گرفت. شاید سوال شود چرا اینقدر زیاد؟ گشودن راه تازه سخت است. برای همین میل ما بیشتر به راه های تجربه شده است. چون هموار است و سختی ندارد. می دانیم چگونه وارد شویم و چگونه بیرون بیاییم. داستان سرایی سازمانی هم همین وضعیت را داشت. حدود بیست و سه جلسه برگزار شد. در همه جلسات کوشش شد تا مرز خاطره نویسی از داستان سرایی جدا و به تفاوت داستان سرایی با داستان اشاره شود. با این حال میل و علاقۀ بیشتر شرکت کنندگان در جلسات به سمت «راه رفته» یعنی همان «خاطره نویسی» بود.
به این نکته هم اشاره شود که تجربه داستان سرایی در ایران تجربۀ نویی است. همین نو بودن و نداشتن مشابه های دیگر در سازمان ها و نیز کم بودن منابع نظری در این زمینه موجب می شود در کارهای اولیه آثار بین خاطره و داستان سرایی در رفت وآمد باشد. هم اکنون خروجی بیست و سه جلسۀ داستان سرایی در دست شما قرار دارد. خوشحالیم که این کار را آغاز کردیم و تجربه ای بر تجربیات فرهنگی افزودیم. بی شک تداوم کار با توجه به چنین خروجیای، چه در صندوق چه در بیرون صندوق، آسانتر است. آنان از صفر شروع نمی کنند. بلکه از پله های بالاترآغاز میکنند.
نیم نگاهی به خاطرهنویسی، داستان و داستانسرایی
برای اشاره به مبانی نظری این کتاب لازم است به چند نکته توجه شود. وقتی صحبت از خاطره می کنیم به اتفاق یا احساسی نظر داریم که در آن، آغاز، گره یا مشکل، کشمکش، اوج و فرود، حل مشکل و پایان وجود دارد. این اتفاق هم در زمان و مکانی خاص پیش آمده است. موقع نقل هم معمولا ذهن در آن دستکاری هایی می کند. برخی قسمت هایش را پررنگ می کند و بعضی را هم کمرنگ. حتی چیزهایی بر آن اضافه می کند یا از آن می کاهد. هرچه هم فاصلۀ نوشتن یا نقل خاطره از زمان وقوع بیشتر باشد شاهد تغییرات بیشتری هستیم. علاوه بر این ها در خاطره تخیل راه ندارد و اگر از تخیل استفاده کنیم بافته های ذهنی خویش را به تصویر کشیده ایم تا واقعیت. یادآور شویم که هدف خاطره گو هم ممکن است آگاهی بخشی، سرگرمی، شادی خود و دیگران، ابراز خود، احساس جاودانگی و...باشد. در داسـتان نیـز زمـان، مـکان، شـخصیت، اوج و فرود، شـروع و پایان و سـرانجام حل مسـئله و گره گشـایی وجـود دارد. برخالف خاطـره تخیـل در آن خیلـی نقـش مهـم دارد. داسـتان برخالف خاطـره می توانـد واقعـی نباشـد ولـی از واقعـه ای الهـام بگیـرد. لذت ادبـی و هنری در آن نقـش پررنگـی دارد. ایـن دو از لـوازم خاطـره هم هسـتند. و اگر خاطـره ای زیبایی های ادبـی و هنـری را در خـود داشـت لذت بخش تـر خواهـد بـود. هدف داسـتان نیز مثـل خاطره سـرگرمی، آگاهـی بخشـی، شـادی دیگـران و .... اسـت. بـا ایـن توضیـح کـه داسـتان نویس «چیـزی،» «نکتـه ای» در وجـودش جوانـه زده که می خواهد از طریق نوشـتن داسـتان آن را بـا خواننـده در میـان بگذارد. اما داستان سرایی که شالودۀ این کتاب است این گونه تعریف شده: «یک داستان سازمانی، شامل روایتی مشروح از اقدامات گذشتۀ مدیریت، تعاملات کارکنان و سایر رویدادهای درون و برون سازمانی که معمولا به گونه ای غیر رسمی در درون سازمان جریان می یابد و برای اعضای سازمان معنای خاصی دارد. کارکنان، داستان ها را برای تبادل دانش و بیان ایده هایشان نقل می کنند. با درک داستان های سازمانی تا حدی می توان به دلایل بروز یک رفتار خاص در سازمان پی برد. علاوه براین داستان سازمانی شامل تجارب مکتوب و شفاهی کارکنان در چارچوب فرهنگی، روانشناختی و اجتماعی حاکم بر سازمان است. همچنین مجموعه ای از تصمیمات، اقدامات یا رویدادهایی است که برای شخصیت های یک سازمان اتفاق می افتد. نکتۀ آخر اینکه از داستان ها می توان برای تشریح مفاهیم کلیدی در یک سازمان استفاده کرد؛
از جمله خدمت به مشتری، پاداش، انگیزش، فرهنگ، هنجار، کلیشه، رهبری، بوروکراسی، قدرت، تمایز، کار تیمی، تصمیم گیری، رضایت شغلی» در داستان سرایی نیز «تخیل» راه ندارد. برخلاف داستان وجه ادبی هم مطرح نیست. البته اگر این وجه را داشت چه بهتر. بُعد آموزندگی قوی ای دارد که می شود بارها به آن ارجاع داد. همانطور که در تعریف داستان سرایی گفته شد برخلاف خاطره و داستان، قابلیت این را دارد که زیر بنای تصمیم های جدید سازمان قرار گیرد. و در نهایت ثبت آنها برای پیشرفت جامعه مفید است.
ویژگیهای مشترک خاطره، داستان و داستانسرایی:
.1هر سه سرگرم کننده هستند؛ .2آموزنده هستند؛ 3. جزو میراث فرهنگی و اجتماعی جامعه هستند؛ 4. دارای تجربه های مشترک انسانی اند؛ .5به یاد ماندنی اند؛
.6وقتی خلق شدند تکرار شدنی نیستند؛ .7الهام بخشاند؛ .8ایجاد انگیزه می کنند.
در پایان از همه کسانی که کمک کردند تا این گام برداشته و کتاب حاضر تولید شود سپاسگزاریم. از جناب دکتر اسلام کریمی مدیرعامل محترم صندوق شاهد که در آغاز هر جلسه با خواندن نمونه های داستان سرایی دیگر کشورها به غنای جلسه می افزودند تشکر ویژه داریم. امیدواریم این حرکت تداوم یابد و همکاران بیشتر به ظرفیت های داستان سرایی سازمانی مجهز شوند.
* داستانسرایی سازمانی، دکتر مهدی شامی زنجانی و نرگس فرزانه کندری، نگاه دانش، 3،139ص02
منشور ارزش صندوق قرض الحسنه شاهد افتخار دارد در راستای ترویج فرهنگ الهی قرض الحسنه، با حفظ عزت نفس و کرامت انسانی خانواده بزرگ شاهد و ایثارگر عضو، مطلوب ترین تسهیلات مالی را در کوتاه ترین زمان برای توانمندسازی و ارتقاء سطح کیفی زندگی ایشان اعطاء نماید.