شماره همراه خود را وارد کنید
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید ، لطفا کد خود را وارد کنید:
محمد طایفه ایرائی | هیاهو
پیام دریافتی در پیج همکاران ستاد مرکز بود که موضوع داستانسرایی صندوق قرضالحسنة شاهد را با ذهنم گره میزد. خبر آمده بود ده صبح یکشنبه 21آذر در نمازخانه برای داستانسرایی گرد هم جمع شویم. خدای من، مالی و اعتباری کجا! قصه و داستان کجا! یعنی چی؟!
دقایقی قبل از ساعت دهصبح بود که همکاران حوزة اداری در طبقات ساختمان میچرخیدند و میگفتند: «برید پایین... برید نمازخانه... برید جلسه... مراسم شروع شده... دکتر اومده...»
با این هیاهو و سبک و سیاق اطلاعرسانی، کتم را پوشیدم و آماده شده بودم که تعدادی از همکارانم آمدند و گفتند: «میشه ما نیایم... کار داریم... کارمون مونده...» خودم هم مردد بودم و گفتم: «نه بریم، بریم ببینیم چی هست، حداقلش کیک و ساندیس رو میخوریم» و این بیت شعر را پیش خودم مرور میکردم: «این همه لشکر اومده / به عشق دکتر اومده.»
مراسم با یاد و نام خداوند متعال شروع شد. دکتر کریمی داستانش را از روزنامة جهان اقتصاد خواند. دکتر علیبخشی و آقای شابهاری هم خاطرات خود را در قالب داستان خواندند... سلولهای مغزم داشت به نوع تفکرات دقایق قبلم تلنگر میزد. چه فکری، چه ایده و طرح جالبی... میتوانیم تجربههای ارزشمندمان را به شکل داستان و داستانک با دیگران سهیم شویم و بهراحتی انتقال دانش و تجربه کنیم و حتی عزیزانی که در آینده به صندوق ملحق میشوند، با خواندن این مطالب، به خبرگی لازم در اجرای مجموعه مقررات و قوانین میرسند.
منشور ارزش صندوق قرض الحسنه شاهد افتخار دارد در راستای ترویج فرهنگ الهی قرض الحسنه، با حفظ عزت نفس و کرامت انسانی خانواده بزرگ شاهد و ایثارگر عضو، مطلوب ترین تسهیلات مالی را در کوتاه ترین زمان برای توانمندسازی و ارتقاء سطح کیفی زندگی ایشان اعطاء نماید.