1404/01/12 19:07

ورود به حساب کاربری

شماره همراه خود را وارد کنید

ورود با کلمه عبور ارسال کد تایید

فراموشی کلمه عبور

در صورت فراموشی کلمه عبور شماره موبایل خود را وارد کنید.

ورود با کلمه عبور تنظیم مجدد

ورود به حساب کاربری

در صورتی که کلمه عبور خود را بروزرسانی کرده اید با کلمه عبور وارد حساب کاربری خود شوید.

شماره همراه خود را وارد کنید

ورود و ادامه

تعداد بازدید : 30
تاریخ و ساعت انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1403 11:25

علیرضا زارعی | اولین صبحانه کاری

علیرضا زارعی | اولین صبحانه کاری

حجت های آقای مرادی قشنگ بود، کمال گرایی و آرمان خواهی از آن می بارید، اما شاید انجام
همه این کارها ممکن نبود و این اقدامات در صندوق، آن هم در کوتاه مدت، به مراتب سخت تر
به نظر می رسید...

تقریباً چندروز طول کشید تا وسایل و کارها را جمع وجور کنم و برای رفتن از بنیاد آماده شوم. بعد از شانزده هفده سال، داشتم به جایی غیر از بنیاد می رفتم. می خواستم قبل از رفتن، شناخت کمی از وضعیت صندوق به دست بیاورم. اما جالب این بود که با توجه به اینکه صندوق شاهد، سال ها به عنوان نزدیک ترین سازمان تابعه به بنیاد در کنار ما بود و هنوز هم در تمام مراکز انسانی بنیاد دفتر دارد، بسیار ناشناخته بود. تقریباً جز خود دکتر کریمی و آقایان مرادی و مولوی و ایرائی و شاید همکاران مختصری از واحد پذیرش و تسهیلات بنیاد، دیگر هیچ کسی را نمی شد شناخت و به زحمت اطلاعات اندکی به دست آوردم. صبح روز هفتم بهمن 1399با توکل به خدا، روانه صندوق شدم. تا به خودم آمدم، دیدم دارم با آقای مرادی صبحانه می خورم. به هر حال، این یکی از مهمترین مزایای مدیر اداری شیرازی است؛ خوش برخورد، خونگرم و مردمی. بعد از صبحانه، همکاران شاغل در واحد مدیریت اداری به اتاق فراخوانده شدند و مراسم معارفه صورت پذیرفت. بعد از مراسم، آقای مرادی گفت: «امروز رو سر کن تا بعدازظهر با حضور دکتر ابلاغت رو بزنن». برای من که از فضای پرمخاطب، ارباب رجوع بی شمار و شلوغ، وارد چنین فضای ساکت با اتاق های بزرگ و بدون سروصدا می شدم، بسیار زجرآور بود. بعدازظهر به دفتر دکتر رفتیم. وارد شدم. دکتر همراه با آقای مرادی و آقای زابلی معروف داستان، دکتر علی بخشی نیز داخل اتاق بودند. بعد از حال و احوال، ابلاغ ها را خواندند که امضا کنند، گفتم: «دکترجان اول برام دعا کن». فرمودند: «کار از دعاکردن گذشته، به والضالین رسیده اید، برو که خیلی کار داریم». فردا صبح درخصوص شرایط صندوق، کارکنان، قوانین و مقررات و مسائلی از این دست، با آقای مرادی جلسه ای داشتیم. در طول جلسه، ایشان از درخواستی برای من صحبت کردند که نقطه آغاز این داستان سرایی سازمانی است. البته، درخواست ایشان با دانسته های صندوق در آن زمان، بیشتر به رؤیا شبیه بود تا درخواست.

شروع کار در اداره کارگزینی

حجت های آقای مرادی قشنگ بود، کمالگرایی و آرمانخواهی از آن میبارید، اما شاید انجام همه این کارها ممکن نبود و این اقدامات در صندوق، آن هم در کوتاه مدت، به مراتب سخت تر به نظر می رسید! ایشان دوست داشتند که دو عامل مهم در واحد اداری انجام گیرد:

اول: جانشین پروری به معنای واقعی کلمه انجام گیرد؛ یعنی با رفتن آقای x یا خانم y اتفاقی برای سیستم رخ ندهد. دوم: مطابق با قانون، پرداخت های کارکنان در واحد اداری انجام گیرد. بعد از جلسه، با کلی ابهام و اما و اگر، به اتاق برگشتم. سعی کردم در ابتدا با همکاران و شرایط  موجود بیشتر آشنا شوم و تصمیمات را به بعد از شناخت بهتر موکول کنم. در اتاق کناری ما دو خانم حضور داشتند؛ در طول روز به جز صدای قاشق یا زنگ تلفن و تک وتوک عطسه، صدای دیگری از آنها به گوش نمی رسید. تقریباً هیچ مکالمه ای میان آنها رد و بدل نمی شد. صدایی در گوش من زنگ می زد، چرا این صندوق این گونه است؟ تقریباً یک هفته طول کشید تا بتوانم لیستی از کارکنان به دست بیاورم؛ از طریق خانم طاهری در فایل اکسل. بی شک شرایط، بسیار نابسامان تر از چیزی بود که در ذهن من بود. به خاطر دارم که لیست حقوق بهمن 1399صرفاً با همت آقای مرادی آماده شد. بنده خدا تا دیروقت در صندوق می ماند تا کار به نتیجه برسد. شنیده بودم از زمانی که ایشان مدیر اداری شده است، تقریباً سه بار هم کارکنان این واحد جابجا شده اند. کارها و امورات انجام میشد، اما به سختی و با زحمت. خدایا کجا آمده ام؟! با مدینه فاضله ای که در باورهای من بود، فاصله داشت. تقریباً هیچ رنگ وبویی از سیستم و کار تیمی میان مدیریت ها وجود نداشت، مجموعه ای از جزایر دردل جزایر دیگر.

از صبح روز بعد سعی کردم روند کاری را مشخص و اولویت ها را رتبه بندی کنم  .1 ایجاد اعتماد و اطمینان میان همکاران  .2 برقراری ارتباط با دیگر حوزه ها و مدیریت ها و کسب اطلاعات درخصوص نحوه اجرای فرایندهای کاری. 3 بررسی پرونده ها و شناخت کلی از وضعیت کارکنان. 4. آشنایی با قوانین و آیین نامه های موجود و بالادستی .5 بررسی سامانه های پرسنلی و حقوق و دستمزد موجود. (البته چه بگویم! سامانه ای وجود نداشت. مثل اینکه تا چندماه پیش شرکت فراگستر، طرف قرارداد صندوق در این زمینه بوده، ولی بنا به دلایلی، این نرم افزار مفید نبوده و نرم افزار فراتوتال جانشین آن شده است؛ نرم افزاری تک کاربره در واحد پرسنلی که آقای موسوی در واحد اداری با آن کار می کرد، آن هم با کلی مشکل، از جمله: نداشتن گزارش ها، خروجی و)...

سعی کردم با نظم دادن به امور، راه مشخصی برای بهترشدن شرایط ایجاد کنم. اول با همکاری آقای طاهرزاده، اتاق خودمان را که فضای بهتری داشت، در اختیار خانم ها قرار دادیم. با این کار، خانم ها دیگر لازم نبود برای دسترسی به پرونده ها به اتاق ما بیایند و دسترسی برای آنها بهتر می شد. درضمن، این کار می توانست پایه گذار دوستی اداری و جلب اعتمادشان شود. سعی کردم با برقراری کلاس آتش نشانی، آن هم در محیطی دوستانه، زمینه ایجاد رابطه با دیگر واحدها را بیشتر از پیش فراهم سازم. شاید هر تلاش همکاران برای خاموش کردن آتش داخل حیاط، ذره ذره بر دوستان در صندوق می افزود. انگار این یخ میان همکاران بود که با آن آتش از بین می رفت. سعی کردم تا تمام توانم را در جلب اعتماد همکاران به کار ببندم تا شرایط کار فراهم تر شود. بی شک اولین آزمون مهم برای من، شرکت در جلسه ای بود که دکتر کریمی و دیگر مدیران به صورت وبیناری با رابطان و بانکداران اجرایی سراسر کشور داشتند. با توجه به سابقه کار در بنیاد و شناختی که رابطان از من داشتند، شاید بهترین فرصت بود تا ذره ای از توانایی هایم را نشان دهم؛ فکر می کنم موفقیت آمیز بود. تقریباً بعد از آن جلسه، شروع خوبی برای آغاز رویا پردازی بود. از کودکی تا امروز، همواره منتظر بودم، چندروز تعطیلی، خواب تا لنگ ظهر، دنیایی دور از استرس، کتاب خواندن و فیلم دیدن تا نیمه شب و... که البته با به دنیاآمدن دخترهایم، فقط تعطیلی برایم مانده بود؛ اما این بار متفاوت بود. نوروز 1400 بزرگ ترین غول پیش رو به نظر می رسید. آقای موسوی و خانم طاهری تعریف می کردند که در سال قبل، صدور احکام نزدیک سه ماه زمان برد و احکام ابتدای سال همکاران در خرداد حاضر شده و معوقه پرداخت شده است. این بهترین زمان برای اثبات بود. البته اینبار متفاوت بود، تقریباً کل اسفندماه را به مطالعه احکام پرسنل، قوانین و مقررات صندوق، قوانین قانون کار و طبقه بندی مشاغل سپری شد. به جرئت پرکارترین ماه را در اسفند 1399سپری کردم. تا پاسی از شب مطالعه می کردم و صبح، اجرای آن اندیشه ها را به کار می بستم. به کمک همکاران واحد اداری که حالا دیگر نه گوشه گیر بودند و نه از من فراری، پس از جمع آوری و به روزرسانی اطلاعات، احکام ابتدای سال400 1را در فایل اکسل صادر کردیم. به یاد می آورم که اولین روز کاری در تعطیلات عید با شوق و ذوق به صندوق آمدم. احکام را پرینت گرفتم و تحویل آقای مرادی و دکتر کریمی دادم. شاید باورش برای خود من هم سخت بود، چه برسد به آنها که چگونه در اولین روز عید احکام صادر شده است. اما به لطف پروردگار و همت همکاران عزیز واحد اداری و حمایت های بی دریغ آقای مرادی، این مهم به سرانجام رسیده بود. حالا یک گام دیگر به آنچه از قبل خیلی سخت به نظر می رسید، نزدیک شده بودم. تغییر نگاه پرسنل، به سادگی ملموس بود. تقریباً با همه دوست شده بودم. تلاشی کردم آقایان همکار و همسن وسال خودم را با اسم کوچک صدا کنم و این اجازه را به آنها نیز بدهم که به من اعتماد کنند. بی شک هرقدر اعتماد همکاران بیشتر می شد، راه هموارتر می شد.

شروع تغییرات

حرکت بعدی بسیار مهم بود؛ انتخاب حقوق و دستمزد. با شناختی که از کار در بنیاد داشتم، تصمیم داشتم که نرم افزار پرسنلی چارگون را انتخاب کنم. اما شاید انتخاب و اصرار من بر نرم افزاری خاص، می توانست تمام پله ای پشت سر و نوپا را ویران سازد. لذا سراغ مهندس جوان و موقر طبقه دوم، آقای مهندس ملکی عزیز رفتم و از ایشان خواستم چند شرکت را دعوت و از بین آنها بهترین نرم افزار را انتخاب و برای ما تهیه کنند.

با توجه به سابقه کار در این حوزه، می دانستم چه اتفاقی خواهد افتاد. اما نوع رفتار و عدم دخالت مستقیم من در انتخاب طرف قرارداد و عدم دخالت در امور مربوط به واحد فناوری اطلاعات، سبب شد که دوستان بسیار توانمند و حامیای در آن حوزه پیدا کنم. هرچند که در انتها شرکت چارگون را واحد فناوری اطلاعات انتخاب کرد و برای ادامه همکاری به ما معرفی کردند. اما بی شک شرایط به یکباره خوب نخواهد شد. حتی با داشتن نرم افزار شبیه چارگون هم نیازمند داشتن پایگاه دادهای قوی، به روزرسانی اطلاعات، داشتن صبر و تحمل کافی و همکاران پایه کار بودم که به حمد خدا شرایط با وجود سخت بودن مهیا بود. با استفاده از پایگاه  دادهای که در اکسل برای احکام1400 ایجاد کرده بودیم، پرونده های الکترونیکی پرسنلی را در چارگون به وجود آوردیم. بعد تیم های کاری ایجاد شد و تمام اطلاعات و پرونده ها، تک تک حداقل چهاربار در قالب کاری الف) سرکار خانم دادقانی، سرکار خانم گلستانیان، ب) سرکار خانم طاهری و ج) آقای موسوی و بوستانی بررسی شد و درنهایت، خودم ثبت و تأییدش کردم. کمکم پرسنلی داشت به وجود می آمد. نرم افزار معتبر، پایگاه داده درست و به روز و درنهایت پرسنلی عالی. وقت آن رسیده بود که سراغ حقوق و مزایا برویم. ابتدا می بایست قوانین و مقررات موجود را با سیستم همراه می کردیم. قوانین مربوط به مالیات، بیمه، اضافه کاری، کسورات؛ خدا را شکر اگر خودش سیستم خوبی نبود، لااقل کارشناسان خوبی در واحد مالی تربیت کرده بود. با کمک آقای دکتر نیکخواه عزیز و سرکار خانم آسودگان، این مسیر هموارتر شده بود. هرچند خیلی از موانع هنوز سد راه بود. برای خیلی از عوامل، حکم تاریخچه درست و دقیق نبود. مجبور شدیم به سال 92 و زمان اجرای قانون طبقه بندی مشاغل برگردیم. همه موارد را دوباره و چند باره بررسی کردیم. بی شک حرکتی که انجام می شد، می توانست پایه گذار آینده سیستم حقوق و دستمزد صندوق باشد. با توجه به اصل اینکه می بایست جانشین پروری به معنای واقعی کلمه اتفاق بیفتد، سعی کردم در تمام مراحل انجام پروژه، همه همکاران حضور داشته باشند و کار تیمی صورت پذیرد. اما بی شک می بایست اتفاق بهتر و بزرگتری برای کارکنان رقم می خورد تا حلاوت و شیرینی کار را چندبرابر کند. در قوانین و مقررات موجود و با عنایت به آیین نامه ها و صورتجلسه های هیئت مدیره و هیئت امنای صندوق، همواره به آیتمی تحت عنوان برقراری حق جذب اشاره شده بود، ولی همواره و به دلیل بیشماری انجام نشده بود. با همکاری و حمایت های همیشگی آقای دکتر کریمی و آقای مرادی، سراغش رفتیم و مقدمات کار را فراهم کردیم. می دانستم که لزوم دریافت مجوز از اداره حقوق و مزایای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، انجام و تحقق آن را سخت خواهد کرد. ولی با مطالعه دوباره  طرح موجود و رفع نواقص و به روزآوری آن، دوباره اقدام کردیم. با همکاری آقای زمانیان که از بازنشستگان قدیمی وزارت کار بود و قرارداد کوچکی با صندوق داشت، شروع به فعالیت کردیم. به حمداله و همت همه عزیزان شاغل در امور اداری، کمتر از دوماه، موفق به اخذ مجوز شدیم و با تدبیر و درایت مدیرعامل محترم، مجوز پرداخت از مهر400 1را دریافت کردیم. کمتر از یک هفته، همه احکام جدید صادر، محاسبات در سیستم انجام و جهت بررسی و حسابرسی، تحویل دوستان مدیریت مالی و حسابرسی شد. نمی توانستم خوشحالی خود را از این مورد مخفی کنم. با نگاهی به پشت سر، می توان دید که چه تغییرات بزرگی در این بخش صندوق ایجاد شده است که در اجرا، یک لیست حقوق بدون ایراد، دچار مشکل شده بود. حالا در کمترین زمان، تمام احکام را صادر می کرد. اگر یکسال پیش، کسی دقیقاً می دانست آیتم های مختلف حکم بر چه اساس به  وجود آمده و با چه فرمولی رشد یافته است، حالا تمام همکاران اداری، با عشق و علاقه به فراگیری قوانین مشغول هستند و هر روز حرکت به جلو مشاهده می شود. دیگر احکام، ثبت کارکرد، محاسبه حقوق و مزایا، اخذ لیست کسورات، مثل: بیمه، مالیات و... غول نیست و هر امور در چشم برهمزدنی صورت می پذیرد. چقـدر بـه تحقـق آن رؤیای شـیرین نزدیـک شـده ایم. آری، آری، جناب آقای دکتـر کریمی، جنـاب آقـای مـرادی و همـکاران گرامـی، تشـکر می کنـم که بـه من اعتمـاد کردیـد و اجازه دادیـد عضـوی از جامعـه بـزرگ خـدوم صنـدوق قرضالحسـنه شـاهد باشـم. امـروز کـه بـه پشت سـر نـگاه می کنـم، می بینـم کـه بـا اینکـه در طـول ایـن مـدت سـرکار خانـم طاهری و جنـاب آقـای قادریـان از مـا جـدا شـدند، نه تنهـا اتفاقـی نیفتـاد، بلکـه همـکاران جدیـد با مشـورت و همیـاری با تجربه ترهـا، به سـرعت و باکیفیـت به بدنـه کاری صندوق اضافه شـدند و خـون جدیـدی بـه واحـد اداری تزریـق کردنـد. بـا افتخـار بایـد بیان شـود کـه در نقطه ای قـرار داریـم کـه در 25 هرماه حقـوق پرداخت می شـود و در 26همان ماه، تنها یـک روز پس از حقـوق، فایـل کسـورات، از جمله: بیمـه، مالیات و... برای ارسـال در اختیار همـکاران توانمند واحـد مالـی قرار می گیرد. بسـیار مایه مباهات اسـت که به اطلاع شـما برسـانم کـه در تاریخ اول اسـفندماه، بیمـه حقـوق بهمن ماه سـتاد در سیسـتم سـازمان تأمین اجتماعـی بارگذاری شـده اسـت. کسـانی کـه کار مالـی کرده انـد، می داننـد ایـن چـه کار بزرگـی اسـت. بـه لطـف و پشـتوانه همـه همـکاران، کمتر از یکسـال، تمـام احـکام کارگزینی صنـدوق از بدو تشـکیل تاکنون بازبینی شـد و تلاش شـد تـا با حمایـت همه جانبه مدیرعامـل محتـرم، از تضییع حق همـکاران، حتـی در سـنوات خیلـی دور، جلوگیـری و اشـتباهات حتی سـهوی سـالیان گذشـته نیـز جبران شـود. اکنون هـر زمـان از روز که بـه واحد اداری و منابع انسـانی وارد شـوید، با چهره بشـاش و سـرزنده همـکاران مواجـه می شـوید کـه این امیـد را به شـما منتقل می سـازند کـه مـا به درسـتی مراقـب حقوق و مزایای شـما هسـتیم. در پایان، می خو اهم از آقای مرادی تشکر ویژه ای کنم که اجازه داد جزئی از این چالش جذاب باشم. امید که توانسته باشم با همکاری همه حوزه ها و همکاران، در تحقق رؤیاهای شیرین شما، نقش هرچند کوچکی داشته باشیم. بار دیگر از آقای دکتر کریمی عزیز سپاسگزارم که به بنده اعتماد کرد تا عضو کوچکی از جامعه بزرگ و خدوم صندوق قرض الحسنة شاهد باشم. تقدیم به روح بلند مادر شهیدان پهلوانان پورزند.

 

دانلود داستان 

آمار چارت
  • جدیدترین ها
  • پربازدید ها
  • استان ها
آرشیو مطالب

منشور ارزش صندوق قرض الحسنه شاهد

منشور ارزش صندوق قرض الحسنه شاهد افتخار دارد در راستای ترویج فرهنگ الهی قرض الحسنه، با حفظ عزت نفس و کرامت انسانی خانواده بزرگ شاهد و ایثارگر عضو، مطلوب ترین تسهیلات مالی را در کوتاه ترین زمان برای توانمندسازی و ارتقاء سطح کیفی زندگی ایشان اعطاء نماید.

تسهیلات ارائه شده توسط صندوق قرض الحسنه شاهد

1403
مبلغ تسهیلات : 66,506,592,843,001 ریال
تعداد تسهیلات : 86,400
1402
مبلغ تسهیلات : 49,437,150,440,000 ریال
تعداد تسهیلات : 85,819
1401
مبلغ تسهیلات : 35,703,972,399,338 ریال
تعداد تسهیلات : 87,853
1400
مبلغ تسهیلات : 25,912,412,135,509 ریال
تعداد تسهیلات : 90,161
تعداد تسهیلات بانک عامل : 855
مبلغ تسهیلات بانک عامل : 159,920,000,000ریال
1399
مبلغ تسهیلات : 22,805,875,809,000 ریال
تعداد تسهیلات : 133,572
تعداد تسهیلات بانک عامل : 1,555
مبلغ تسهیلات بانک عامل : 239,370,000,000ریال
1398
مبلغ تسهیلات : 16,640,343,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 92,832
تعداد تسهیلات بانک عامل : 343
مبلغ تسهیلات بانک عامل : 60,000,000,000ریال
1397
مبلغ تسهیلات : 13,594,339,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 116,711
1396
مبلغ تسهیلات : 13,150,396,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 117,515
1395
مبلغ تسهیلات : 14,058,531,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 128,607
1394
مبلغ تسهیلات : 10,572,531,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 114,697
1393
مبلغ تسهیلات : 8,563,555,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 133,810
1392
مبلغ تسهیلات : 5,972,388,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 143,731
1391
مبلغ تسهیلات : 4,914,459,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 142,821
1390
مبلغ تسهیلات : 4,713,060,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 102,143
1389
مبلغ تسهیلات : 4,264,393,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 102,143
1388
مبلغ تسهیلات : 3,472,955,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 102,116
1387
مبلغ تسهیلات : 2,691,653,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 113,336
1386
مبلغ تسهیلات : 2,091,523,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 109,420
1385
مبلغ تسهیلات : 1,450,840,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 115,942
1384
مبلغ تسهیلات : 827,974,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 75,207
1383
مبلغ تسهیلات : 710,599,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 77,202
1382
مبلغ تسهیلات : 568,408,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 40,084
1381
مبلغ تسهیلات : 283,075,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 65,905
1380
مبلغ تسهیلات : 329,605,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 91,782
1379
مبلغ تسهیلات : 210,461,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 85,084
1378
مبلغ تسهیلات : 154,764,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 75,345
1377
مبلغ تسهیلات : 132,910,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 68,723
1376
مبلغ تسهیلات : 70,400,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 50,101
1375
مبلغ تسهیلات : 61,146,000,000 ریال
تعداد تسهیلات : 82,372
66506592843001 143731 239370000000 1555